بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقای امین... امیدوارم الآن حالتون بهتر شدهباشه... ولی؛
ببینید اگه نظر من رو بخواید مشکلتون با این کارها فکر نکنم رفع بشه، درسته توی روندش کمک میکنه ولی مشکل احتمالاً باید ریشهای باشه... داشتم فکر میکردم اگه من هم مثل شما فکر میکردم تا الآن کارم به افسردگی شدید میکشید و یه بلایی سر خودم میآوردم :| چون منم عادت دارم به اطرافیانم زیاد محبت کنم یا واسشون وقت بذارم... ولی خب، نه به اون شدتی که شما این کارو انجام میدید! چون طبیعت شما ظاهراً احساساتیتر هست... به هر حال!
ببینید، من اگه جای شما بودم میگشتم تا مشکل رو از ریشه حل کنم چون اگه اینطوری حل نمیشد حتماً بعداً دوباره به سراغم میومد...
اول راستش یه چیزی رو راجع به تنهایی بگم، توی اعتقادات من تنهایی هیچ معنایی برای انسان از ریشه نمیتونه داشتهباشه! انسان تا وقتی خدا رو داره حتی توی تنهاترین حالاتش توی این دنیا میتونه با خدای خودش باشه، توی این حالت دیگه هیچ چیزی واسه آدم اهمیت نداره چون یه جورایی آرامش داره... وقتی که هیشکی درکت نمیکنه تنها کسی که میتونی بهش پناه بیاری و همیشه به حرفت گوش میده همونه، میتونی قرآن بخونی یا گوش بدی، بشین نماز بخون، معنای واقعیش رو درک کن نه اینکه فقط بشینی خیلی معمولی مطالعش کنی... (درک معنا جداً خیلی مهمه، بخاطر همینه خیلی از آدمای مذهبی بازم گاهی اوقات ناامید میشن). انسان فقط با خدای خودش هست که به آرامش میرسه. وقتی آدم به خدا نزدیک میشه همه سختیهای دنیا واسش آسون میشه(حقیقتش با وجود سختیهایی که اون عالم -میتونه- داشته باشه یکم خجالت میکشم اسم این چیزهارو توی دنیا "سختی" بذارم!)، دیگه هیچوقت احساس تنهایی نمیکنه و یه جورایی، همیشه خیالش راحته. مثل یه پشتیبانی همیشگی که خیالت از بودنش راحته و وابسته چیزی نیست که یه وقت نگران بشی، نمیتونی دیگه ببینیش! باید وجودش رو حس کنی، اینطوری احساس تنهاییت هم از بین میره...
دوم درباره ضربهای که از اطرافیانت میبینی... بنظرم افرادی که بهشون محبت میکنی میتونن به چند دسته تقسیم بشن؛
1) افرادی که نمک نشناسن، نمک میخورن و نمکدون میش************ن! بهشون محبت میکنی، اما سوءاستفاده میکنن و سعی میکنن که تو رو هم مثل خودشون بکشونن پایین
2) آدمایی که بلد نیستن جواب محبت بدن، یا حتی محبتهات رو نمیبینن! انگار که قدرت درکش رو ندارن، انگار حتی حواسشون نیست قصدت چیه و اگرم محبتت رو دیدن، نمیدونن چطوری جوابش رو بدن! خودم دیدم اینجور آدمارو بعضی جاها... حتی یه تشکر ساده هم نمیکنن!! ولی خب توی دلشون گاهاً چیزی نیست... بخاطر همین ممکنه سوءتفاهم پیش بیاد و ناراحت بشی..
3) آدمایی که محبتت رو میبینن، بلدن جوابش رو بدن و این کار رو هم به خوبی انجام میدن. همیشه همراهت میمونن چون یه جورایی وظیفشون میشه، از اینکه در جواب کمکت کنارت بمونن و بهت بیشتر کمک کنن لذت میبرن چون میدونن که تو هم لیاقتش رو داری... اینجور آدما خیلی کم پیدا میشن، خیلی کم... شاید حتی یه بارم ندیده باشیشون!
البته میدونی، حرفام رو طبق ذهن خودم میزنم، فکر نکنم منبع خاصی واسش باشه... فقط نظرم رو میگم که شاید اگه خدا خواست، مفید واقع بشه و حالتون بهتر بشه. : )
ببینید، شما با محبت به هر کدوم از دستههای بالایی از افراد یه واکنشی میبینید، ولی خب، مسئله اینه که شما نباید انتظار واکنش داشتهباشید! بنظر من (نمیدونم، شاید درست نباشه بگم بنظر من!) اون کاری درسته که برای رضای خدا باشه و باعث خوشنودی اون بشه، پس اگه قرار باشه همچین کاری انجام بشه چه معنی میده که اصلاً شما انتظار محبت متقابل از فرد مقابلتون داشتهباشید؟ اگر قرار به این باشه بنظرم چنین محبتی نمیتونه ارزش داشته باشه چون در مقابلش طلب یا درخواستی بوجود اومده، اگه واقعاً از ته دل، برای خودتون و برای رضای خدا بود هیچوقت اینطوری نمیشد! من بخاطر شرایطم در حال حاضر توی جایی هستم که کارم، دادن مشاوره خرید در جهت برخی لوازم الکترونیکی هستش... بصورت مجازی یعنی، در جواب افراد همیشه عادت دارم کلی توضیح بدم و همه مسائل رو باز کنم! در حالی که بقیه به گفتن چن تا کلمه ساده افاقه میکنن، من میشینم کلی گزینه معرفی میکنم، درباره عملکرد و شرایطشون توضیح میدم، دنبال لینکهای مختلف میگردم و بصورت اختصاصی میشینم نمودار و این چیزا درست میکنم که هر چه بیشتر بدرد طرف بخوره! توی اون انجمن یا هر انجمنی سیستم رد و بدل لایک وجود داره، خیلی از افراد انتظار دارن مثلاً وقتی کلی توضیح مفصل دادن طرف بیاد ازشون کلی تشکر و تمجید کنه و شیشصد نفر بهشون لایک بدن و کلی تشویق کنن! یعنی اگه تشویق نشن، از کارشون ناامید میشن و انگیزشون رو از دست میدن... من توی خیلی از اوقات در جواب اون توضیحاتم نه لایکی دریافت میکنم، نه کسی بهم خسته نباشید میگه نه خیلی از مواقع کسی ازم یه تشکر خشک و خالی میکنه و حتی شاید با واکنش منفی هم روبرو بشم!!! خب هر کسی جای من باشه میگه اینا ارزش وقت گذاشتن ندارن، بعد میگن برن بمیرن منم دیگه واسشون چیزی نمینیویسم خدافظ من رفتم قهر کنم :| خب آخرش که چی؟ اینطوری باشه که همه بلند شیم بریم به کوه و دشت و بیابون چون کسی جواب محبتمون رو نمیده!! البته یه چیزی هم هست، شاید برخی در جواب حرفام بگن خب نمیشه که همش به بقیه محبت کنیم و انتظاری نداشتهباشیم و اگه ضربه خوردیم هیچی نگیم!! خب منم اینو نگفتم، هیچوقت نباید بذارید محبتتون در دید افراد تبدیل به وظیفه بشه، چون تو اون شرایط سوار شما میشن و همش از شما سوءاستفاده میکنن. باید در عین اینکه به بقیه محبت میکنید، این رو برای خوشنودی خدا و خودتون انجام بدید و اگه دیدید داره به ضررتون تموم میشه، خب ولش کنید! هیچ چیزی ارزش این رو نداره که شما بخاطرش به خودتون آسیب بزنید... من مدتی درگیر همین حالت بد شده بودم، من جدای از اون فعالیت توی برخی جاها مشغول نوشتن مقاله هم هستم و یا برای دورههای کوتاه مدت میشینم برای افرادی مقاله مینیویسم! من در جواب زحمتهام و مقالههایی که مینوشتم، خیلی کم تشکری میشنیدم و تقریباً هر چیزی که بود انتقاد و سرکوب بود که چرا فلان نکردی و فلان کردی و این حرفا، در حالی که هیچ دستمزدی هم نداشتم و بصورت کاملاً رایگان از وقتم میزدم و این کار رو انجام میدادم! ولی بعد مدتی دیدم بازتر شد، جزئیات بیشتری رو توی رفتار آدما دیدم، گفتم اصلاً چه معنی داره من این همه زحمت بکشم بعد بخاطر اشتباهات کوچیکم این همه سرکوفت بشنوم هیچی هم نگم فقط بشینم و غصه بخورم؟؟ یعنی من ارزش ندارم؟؟ کارم چی؟ وجودم انقدر بی ارزشه که بخاطر بقیه سرکوب بشم؟؟؟ الآن دیگه اگه ببینم جوابم رو در شأن و حد و اندازه من نمیدن، ولشون میکنن! اگرم کاری انجام میدم فقط برای تفریح و لذت خودم هست، شما هم همین روال رو پیش بگیر. اول محبت کن، اگه لیاقتش رو داشت و جوابت رو داد که هیچی، میتونی بیشتر از این کارت لذت ببری. اگه جواب ندادم که هیچی، ولش کن! تو هدفت رو انجام دادی، دلیلی نداره بیخودی ناراحت بشی. منم الآن فقط برای اطلاعات، تفریح و وسیع تر شدن دید خودم و کمک به بقیه افراد دارم کارم رو ادامه میدم! وگرنه هیچ دلیلی نمیتونست وجود داشته باشه و در اولین لحظه ممکن ولش میکردم، چون در این حالت سودی برای من نداشت!!
باید کامل تعادل رو رعایت کنی، باید هر وقت حس کردی از این محبت لذت میبری و ازش آسیب نمیبینی انجامش بدی، محبت کن، از اینکه با یک دوست همدردی کردی و تونستی تأثیری توی حال و مشکلاتش داشته باشی خوشحال باش! از این خوشحال باش که تونستی باعث خوشنودی خدا بشی و دل یکی از بندههاش رو شاد کنی! اینطوری بهش نزدیک تر میشی، چی از این بالاتر؟؟ فکر میکنی جواب محبت اون طرف واست میتونه با ارزش باشه یا اینکه بخاطر این کار و نیت خیرت به خدا نزدیک تر شدی؟ فوقش فکر کن جواب محبتت رو نداد و برات ارزش قائل نیست! به درک!! ولش کن، لیاقتش همونه دلش نمیخواد هیچ جوری شده محبتت رو قبول کنه، بذار تو همون وضعیت خودش بمونه... تو فقط از این خوشحال باش که تونستی نیت خودت رو نشون بدی، از اینکه حداقل بخاطر خودت این کارو انجام دادی و تونستی خودت رو خوشحال کنی!! خیلی از افراد در برابر محبتی که بهشون میکنی حتی بهت حسودی میکنن، محبت بیشتر بدترین کاریه که میشه در جوابشون انجام داد و رها کردنشون کاریه که باعث تفکر بیشترشون میشه، باشد تا تفکر کنند!! اگه خواستن و تصمیم گرفتن که راه درست رو انتخاب کنن که چه بهتر، اگرم نه، چیزی نمیشه، فقط خودشون آسیب میبینن... تو نباید بجای اونا آسیب ببینی، توی این حالت گذاشتی فقط به هدفشون برسن... چون اونا ایاقت محبت بیشتر تو رو ندارن...
چطور بهت بگم؟ باید برای خودت و کارهات ارزش قائل بشی، کاری کنی که در عین بامحبت بودن و داشتن این ویژگی به خصوصت که تو رو از بقیه جدا میکنه، اون رو به خوبی و تا حد کافی خرج کنی. میتونی اولش اگه احساس کردی کسی نیاز داره تا بهش محبت بشه بری کنارش باشی و باهاش هم دردی کنی، ولی خب، اگه دیدی لیاقت محبت کردن رو نداره ولش کن! اگه جوابت رو نداد ولش کن! بیخیال باش... تو که هیچ چیزی رو از دست ندادی! تازه تونستی چیزی هم به دست بیاری، تنها کسی که چیزی از دست داده اون طرف هست، اون محبت تو رو از دست داده، و فرصت تفکر بیشتر! تو جایگاهت خیلی بالاتر از این حرفاست....
توی یک کلام بهت میگم ،
برای خودت زندگی کن
این حرفارو خیلی وقت پیش به یکی دیگه زدم اما متأسفانه نتیجهای نداشت و هیچ توجهی به حرفام نکرد... منم از اینکه شیش متر طومار واسش نوشتم ناراحت نیستم، چون فقط با این کار ذهن خودم رو باز کردم و نیت خودم رو نشون دادم، حالا اینکه اون گوش بده یا نه دست خودشه، خدا به خاطر همین به انسانها اختیار داده... تا به خواسته خودشون، خوب و بد رو انتخاب کنن...
خیلیها همیشه هدفشون خرد کردن تو هست، دلشون میخواد نابود بشی! بهت حسودیشون میشه! من نمیگم به کسی محبت نکن، اما به اندازه کافی این کارو انجام بده، توی رده اول برای رضای خودت و خدا این کارو انجام بده، اگه کسی لیاقتش رو داشت، ادامش بده و بیشتر از این کارت لذت ببرد، اگرم لیاقتش رو نداشت به جهنم! بره بمیره... اگه هر کسی فقط یه ذره، فقط یه ذره برای خودش ارزش قائل میشد اینهمه بخاطر این عشقای آبکی و این حرفا خودکشی نمیکردن، خیلیها به خاطر بیمحبتی اطرافیانشون افسردگی نمیگرفتن.. و خیلی چیزای دیگه...
یه نگاهی به زندگی پیامبرها و فرستادههای خدا بنداز، خودت میدونی که چقدر دشمن داشت! چقدر بهش بدی و ظلم میکردن، ولی با این حال اون به همه محبت میکرد! یه سری میگن خب اون از طرف خدا اومده بود پشتش به اون گرم بود و پیامبرش بود! ولی ما که مثل اون نیستیم! اصن یعنی چی این حرف؟ وقتی این به ذهن خودم اومد کلی خودم رو سرزنش کردم که چرا تو این مدت همچین فکر مضخرفی میکردم!! چرا ما پشتمون به خدا گرم نباشه؟ چرا ما سعی نکنیم مثل اون باشیم؟ مگه ما چه چیزی کم داریم؟ مگه همه ما انسان نیستیم؟ همه انسانها در یک حد ارزش و لیاقت دارن، اما این که اون رو چقدر "نشون" بدن دست خودشونه، یه عده اسیر این دنیا و مادیاتش میشن و به همین خاطر خودشون رو پایین میارن و اون ارزش والای انسانیت خودشون رو چه در چشم خودشون و چه در چشم بقیه پایین میارن، این مادیات دنیوی، شامل همون انتظاراتی که شما در مقابل محبت بقیه هم دارید میشه! شما برای آرامش نفس خودت، و رضای خدا زندگی کن، همه چیز حل میشه... بهت قول میدم که با آرامش و خوشحالی این دنیا رو ترک میکنی و جایگاهت پیش خدا اونقدر بالا میره که شاید الآن فکرش رو هم نکنی... این فرصت رو از دست نده، خدا همچین ویژگی مثبتی رو درونت قرار داده، به خوبی ازش استفاده کن...
امیدوارم که تونسته باشم یه کمک کوچیک در حقت کردهباشم... و امیدوارم هر چه زودتر حالت بهتر بشه... غصه این چیزارو نخور، همهش درست میشه، کافیه بخوای و از ریشه درستش کنی...
یه چیزی هم هست یادم رفت بگم، کلاً من همیشه سعی میکنم انتظار خاصی نداشته باشم! اینطوری زندگیتم راحت تر میشه... وقتی انتظار داری خیلی از اوقات شکسته میشی، نمیدونم چرا خیلی عجیبه! خیلی از اوقات حتی وقتی 0.5% انتظار دارم همیشه جواب منفی میگیرم، اما وقتی هیچ انتظاری ندارم و همیشه فکر میکنم موفق نمیشم بصورت عجیبی جوابی میبینم که هیچوقت انتظارش رو نداشتم!! کلاً تو کار انتظارمنتظار نباش باو :دی
این نقل قول رو از یکی از دوستان "باران باران" اینجا میذارم بنظرم خیلی میتونه درست باشه از ایشون هم ممنون »
اینجا نمیخوام کسی رو به پیامبر تشبیه کنم و حرفی بزنم، اما حرف نهاییم اینه، شما طبق ویژگیهای شخصیتی مثبتت به افراد محبت میکنی، هر کس که خواست محبت تو رو قبول میکنه و جوابش رو میده، و هر کس هم نه اون رو قبول نمیکنه و توی همون وضعیت نامناسب خودش میمونه... پس تو نباید از انتخاب افراد، ناراحت بشی...